کی میشه!؟؟
مامانی روزی و که بفهمم تو دلمی رو تجسم میکنم گاهی میگم اول زنگ میزنم به بابایی با جیغ و هورا بهش میگم ولی گاهی ام میگم صبر میکنم تا بابایی بیاد خونه و بعد روشکمم مینویسم بابایی من اومدم ولی فکر نکنم بتونم طاقت بیارم بابایی بیاد خونه آخه بابایی ام دوست داره تو زودی بیای ...
نویسنده :
ز-م
20:53