کی میشه!؟؟
مامانی روزی و که بفهمم تو دلمی رو تجسم میکنم
گاهی میگم اول زنگ میزنم به بابایی با جیغ و هورا بهش میگم
ولی گاهی ام میگم صبر میکنم تا بابایی بیاد خونه و بعد روشکمم مینویسم بابایی من اومدم
ولی فکر نکنم بتونم طاقت بیارم بابایی بیاد خونه
آخه بابایی ام دوست داره تو زودی بیای
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی