مادرانه

تولد دختر عمه

1393/1/20 12:12
نویسنده : ز-م
142 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نی نی گلم خوبی فدات شم فرشته من زودی بیا دیگه

اومدم خاطره دیروزمو برات بگم دیروز بلخره آخرین امتحانمو دادم کلی راحت شدم انگاری یه بار بزرگ از رو دوشم برداشته شد آخه فدات شم این ترم کار عملی زیاد داشتم برای همین خسته شدم میخوام یکم استراحت کنم و بشینم درس بخونم تا تابستون بتونم کنکور بدم البته بستگی به اومدن تو داره که چجوری بتونم خلاصه بعد دانشگاه عمو م اومد دنبالم چون پام خیلی درد میکرد آخه چندوقت پیش که با خاله جون بابایی رفتیم بازار خوردم زمین نفهمیدم پام در رفت چی شد ولی رفتیم پیش یه آقایی که اگه در رفته بندازه ولی زیاد فرقی نکرد بگذریم حالا تو این وضعیت تولد دخترعمه  بودniniweblog.comعمه ام کلی زحمت کشیده بود و شام همه رو دعوت کرده بود بعداز ظهرم دوستای دختر عمه بودن و من فیلمبردار جشن شده بودم راستی تم تولدشم پرنسس بود و ماهم برای دخترعمه یه لباس خریدیم niniweblog.comایشالا که 100 سال عمر کنه منم کلی کمک کردم به عمه شب قبلش نتونسته بودم برم کمک درس داشتم ولی دیشب کلی کمک کردم آخه ما کلا با هم خوبیم من دوست ندارم خودمو براشون بگیرم و یه اتفاق دیگه اینکه پسر عموم رفته خواستگاری وبه زودی قرار عقد کنن ایشالا که خوشبخت بشن

از فردا کلی کار دارم باید یه خونه تکونی اساسی بکنمniniweblog.comو اگه بشه دوشنبه برم پیش دکتر جونیniniweblog.com

ببخشید مامانی انقدر بهم ریخته حرف زدم باهاتناراحت

راستی این ماه ترشح داشتم کم بود ولی مهم این که داشتم و خیلی خوشحال شدم از این بابت وامیدوارتر شدمniniweblog.com

بوووووووس کی میشه بتونم خودتو ببوسم وای کاش زودی بیای niniweblog.com 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مادرانه می باشد